کی از دوستام تعریف میکرد:
چند سال پيش كه ميخواستم گواهي نامه بگيرم،
كله صبح پاشدم برم كه امتحان توشهری بدم.
افسره اسمای گروه مارو که خوند ، به من گفت:
شما بشين پشت فرمون!
منم نشستم ديدم در جلو هم باز شد یارو نشست.
منم راه افتادم يه پنج دقیقه ای که گذشت گفتم:
جناب! حالا چیكار كنم؟!
يارو برگشت گفت: جناب كيه؟؟ منم اومدم امتحان بدم ..!
من :|
... يارو :)
آدمای عقب ماشين :D
هيچی ديگه! افسره رو جا گذاشته بودیم..!
عه..! قیافۀ افسره یادم رفت!
افسر o_O
نظرات شما عزیزان: