از این به بعد هر وقت بچه تون رو بردید مدرسه واسه ثبت نام اگر دیدید بخاریش نفتیه یه آژانس بگیرید سریع از اونجا دور شید به خاطر خودتون میگم!!!!!!
دلکم دلبرکم ، خوشگل بانمکم …:|
یه بار کلاس اول دبستان بغل دستیم بهم گفت: مسخره ... منم گفتم : اسم بابات اصغره ...
آاقا این دیگه تا آخر سال گیر داده بود که تو اسم بابای منو از کجا میدونی :
بد بخت اونیه که قراره 21 دسامبر به دنیا بیاد!
کجا میای عاخه ما همه داریم میایم اونور :)
هر روز با یه مدل مو من از خواب بلند میشم :|
ببین به کجا رسیده....
طرف تو پروفایلش نوشته: آنقدر ظریفم که با یک نگاه بی‌محبت می‌شکنم ..
بعد هیکلِش برداشتی آزاد از پاندای کونگ‌فو کاره !!
عزیزم شما با تبر نادرشاه افشار هم نمی‌شکنی...برو با خیال راحت به زندگیت برس!
خبر فوری فوری
وقوع یک اتفاق بزرگ در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲:-(
ادامه مطلب
کیا اینو وقتی دبستانی بودن می خوندن؟؟؟
اولیا شلخته
دومیا پا تخته
سومیا رئیسن
چارمیا پلیسن
پنجمیا لیسانسه، یه سره میرن فرانسه:)))
تازگی ها هم یه تبلیغ دیدم که اصلا نمیتونم هضمش کنم.
باباهه میاد تو خونه میگه دخترم امسال دوست داری مسافرت کجا بریم؟
دختره میگه بابایی من از مسافرت میترسم.قیافه اشم اینجوریه :(
باباهه میگه واسه چی عزیزم؟ :)
دختر : آخه خیلی ها تو مسافرت کشته میشن :(
بابا :غصه نخور دخترم بابا فکر اونجاشمکرده :)
بعد پرده رو کنار میزنه یه پراید پارکه.
دختره :هورااااااااااا ااا :)) .
بعدشم میگه سایپا مطمئن :|
خیلی دوس دارم بدونم اینا ملتو چی فرض کردن :|
آخر پاییز شد ، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !! بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی
بشمار ،تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی
بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی
فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟ جوجه ها را بعدا با هم میشماریم
دلتون شاد...
لبتون خندون...
یلدا مبارک
يکی به این ملت آموزش بده !
که آدامس و اسپری به هیچ عنوان نمیتونه کار مسواک و حمام رو انجام بده ... !!!
بچه كه بودم هر شعري واسه بابام مي خوندم يه پنجاه تومني كاغذي بهم ميداد پنجاه تومن اون زمان
خيلي بود ده تا آدامس پنش تومني ميشد يه بار بابام گفت پسرم شعر جديد چيزي بلدي گفتم عاره گفت
بخون واسم دستشو كرد تو جيبش پول رو آماده كرد منم خوندم:گوز تو هوا پخشه اسمم جهانبخشه
هي گوز تو هوا گيره اسمم جهانگيره هيچي ديگه دست از تو جيب اومد بيرون ولي به نيت پول نبود
فقط يادمه چشمام سياهي رفت از حال رفتم
طریقه جزوه نوشتن پسرااااااااااا :
1 - داداش خودکار داری؟!!!
2 - خانوم فلانی یه برگه لطف میکنید!!
3 - و... نوشتن جزوه سر کلاس!!
4 - و در آخر کلاس برگه داخل سطل آشغال...
حالا بعدا از خانوم فلانی جزوه کامل رو میگیرم!!!
والااااااااااااااااااا همینه :))
تویی که به بهشت و جهنم تو آخرت اعتقاد داری
خواهشا به انسانیت تو این دنیا هم معتقد باش ...
سر کلاس تند تند بچه هارو ميشمرديم که ببينيم کدوم پاراگراف از درس به ما ميوفته بخونيم
بعد اونو کلي تمرين مي کرديم !!!
فرض كن يه روز حسابي مشغوله كاري و تو فكر و فاز خودتي!!يهو احساس مي كني پشته كلتو
داره يه چيزي مي خارونه!!بعد ميري روبرو اينه!!يهو اينو پشت كلت مي بيني!!!!
اولين كاري كه اون لحظه انجام ميدی چیه؟ :دی
به اين موضوع تا حالا فك كرده بودين كه لامصـــب موقع درس خوندن، زل زدن تو دیوار
هم جذابیت خاص خودش رو داره :|
یارو با دوستش شب می رن خونه یه آخونده می خوابن. به دوستش می گه صبح واسه نماز بیدارم کن. صبح که دوستش بیدارش می کنه، به جای کلاهش عمامه آخونده رو سرش می ذاره می ره دستشویی. توی آینه خودشو می بینه، می گه عجب خریه! گفتم منو بیدار کن، حاج آقا رو بیدار کرده =)))))
یکی نیست به این مونالیزا بگه اگه چیز خنده داری هست بگه ماهم بخندیم
نه واقعا اگه چیز خنده داریه بگه ما هم بخندیم
یه عمره ملتو الاف یه خنده کرده :|
مامانم منو یادش رفته من اینجام :( رفته فیلم ببینه
اعتراف میکنم ابتدایی بودم ظهر داشتم تو خيابون ميرفتم به سمت خونه. روي در يه مغازه نوشته بود در صورت بسته بودن تماس بگيرين. منم شمارشو برداشتم رفتم خونه به طرف زنگ زدم ساعت سه چهار بود. طرف خواب بود صداش
جواب داد. بهش گفتم قربان مغازتون بسته بود من تماس گرفتم. گفت خب امرتون؟؟ من مونده بودم. گفتم خودتون نوشته بودين تماس بگيرين
انقدر فحشاي زشتي اون زمان داد كه من بي اختيار قطع كردم
ﻣــــﻦ ﺑﯿﺸـــﺘﺮ ﻭﻗﺘـــﺎ ﺑﺎ ﺗﺎﮐــﺴﯽ ﻣﯿـــﺮﻡ ﺩﺍﻧﺸــﮕﺎﻩ !!!! ﺣــﺎﻻ ﯾـــﻪ
ﺭﻭﺯ ﺑـﺎﺑـﺎﻡ ﻣــﻬﺮﺑﻮﻥ ﺷـــﺪ ﻭ ﺳــﻮﯾﯿﭻ ﻣﺎﺷـﯿﻨــﺸﻮ ﺩﺍﺩ ﮔﻔــﺖ ﺑﺎ
ﻣﺎﺷﯿـــﻦ ﺑﺮﻭ.
ﺧﻼﺻـــﻪ ﻣــﺎﻡ ﻣﺎﺷــﯿﻨﻮ ﻭﺭﺵ ﺩﺍﺷــﺘﯿﻢ ﻭ ﺧﻮﺷــﺤﺎﻝ ﺭﻓﺘــﯿﻢ
ﺩﺍﻧﺸــﮕﺎﻩ ﻭﻟــﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠــﺎﯾﯽ ﮐــﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺷــﯿﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﻋﺎﺩﺕﻧﺪﺍﺷــﺘﻢ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔــﺸﺖ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓــﺖ ﻣﺎﺷــﯿﻦ بیارم ﺑﺎ ﺗﺎﮐـــﺴﯽ
ﺑﺮﮔـــﺸﺘﻢ ﺧﻮﻧــﻪ
ﻫـــﻪ !!!
ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒــﺤﺶ ﮐﻪ ﺑــﺎﺑــﺎﻡ ﺍﻭﻣـــﺪ ﺑﺮﻩ ﺳــﺮ ﮐﺎﺭ ﺭﻓــﺖ ﺗﻮ
ﭘﺎﺭﮐــﯿﻨــﮓ ﺩﯾــﺪ ﻣﺎﺷــﯿﻦ ﻧﯿﺴــﺖ ﺩﺍﺩﻭ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﺷــﯿﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﺣﺎﻻ
ﻫﻤــﻪ ﻫﻤﺴــﺎﯾﻪ ﻫﺎﻡ ﺟﻤــﻊ ﺷــﺪﻥ ﻣﯽ ﺧـــﻮﺍﻥ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻦﭘﻠﯿـــﺲ !!!
ﻣﻨــــﻢ ﺷـــﺪﯾﺪ ﻧﺎﺭﺍﺣـــﺖ ﮐﻪ ﯾﻬـــﻮ ﯾﮑـــﯽ ﺍﺯ ﻫﻤـــﺴﺎﯾﻪ ﻫﺎ
ﮔﻔـــﺖ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻦ ﻣﺎﺷﯿـــﻨﺘﻮﻧﻮ ﺍﺯ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻧــﺪﯾــﺪﻡ ﺍﯾــﻨﻮ ﮐــﻪ
ﮔﻔـــﺖ ﻓﻬـــﻤﯿﺪﻡ ﮐــﻪ ﭼﻪ ﮔــﻨﺪﯼ ﺯﺩﻡ ):
ﺣﺎﻻ ﻣﮕــﻪ ﺭﻭﻡ ﻣﯿـــﺸﻪ ﺑﮕﻢ ﻣﺎﺷــﯿﻦ ﮐﺠﺎﺳـــﺖ ?????
ﻣـــﻦ : ﺑﺎﺑﺎ ﻓــﮏ ﮐﻨـــﻢ ﺑﺪﻭﻧـــﻢ ﻣﺎﺷـــﯿﻦ ﮐﺠــﺎﺱ ):
ﺑــﺎﺑــﺎﻡ : ﮐﺠــﺎﺱ؟؟؟
ﻣﻦ: ﺩﯾـــﺮﻭﺯ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﺮﻡ ﺩﺍﻧﺸـــﮕﺎ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻑ ﺑﯿﺎﺭﻣـــﺶ ):
ﺑــﺎﺑــﺎﻡ ﮐﻪ ﮐــﻼ ﺍﺯﻡ ﻗﻄــﻊ ﺍﻣﯿــﺪ ﮐـــﺮﺩ !
ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺎﻡ ﻫﻤﻮﻭﻭﻭﻭﻥ ﮐﻒ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ ﻫﻠیـﮑﻮﭘﺘﺮﯼ ﻣـــﯿﺰﺩﻥ دیوسا :
تبادل
لینک هوشمند
